دوره‌ای در معجزات | ۶ اردیبهشت ۱۴۰۴

۶ اردیبهشت ۱۴۰۴
دوره‌ای در معجزات
یک مانع کوچک برای کسانی که نمی‌فهمند معجزات همه یکسان هستند می‌تواند به راستی بزرگ به نظر برسد.با این حال این دوره برای آموزش دادن همین است.این تنها هدفش است، زیرا تنها این همه آن چیزی است که می‌شود آموخت.و تو می‌توانی آن را به روش‌های مختلف بسیاری بیاموزی.هر یادگیری یک کمک یا مانع برای رسیدن به دروازه بهشت است.هیچ چیزی بین این دو امکان ندارد.تنها دو آموزگار وجود دارند، که به مسیرهای متفاوت اشاره می‌کنند.و تو در مسیری که آموزگار منتخبت هدایت می‌کند پیش خواهی رفت.تنها دو جهت وجود دارد که می‌توانی طی کنی، در حالی که زمان ادامه دارد و انتخاب معنا دارد.زیرا هرگز مسیر دیگری جز راه به سوی بهشت طی نخواهد شد.تو تنها می‌توانی انتخاب کنی که به سوی بهشت بروی، یا دور از آن به هیچ کجا.هیچ چیز دیگری برای انتخاب کردن وجود ندارد.
(م_۲۶_۵_۱∶۱-۱۲)

دوره‌ای در معجزات | ۵ اردیبهشت ۱۴۰۴

۵ اردیبهشت ۱۴۰۴
دوره‌ای در معجزات
ما گفته‌ایم که روح‌القدس تفاوت میان درد و لذت را به تو می‌آموزد.این همانند گفتن این است که او تفاوت میان زندانی شدن و آزادی را به تو می‌آموزد.تو نمی‌توانی بدون او این تمایز را قائل شوی زیرا به خودت آموخته‌ای که زندانی شدن آزادی است.با باور داشتن به اینکه آن‌ها یکسان هستند، چگونه می‌توانی آن‌ها را از هم تشخیص دهی؟آیا می‌توانی از بخشی از ذهنت که باور به یکسان بودن آن‌ها را به تو آموخت، بخواهی که به تو بیاموزد آن‌ها چگونه متفاوت هستند؟
(م_۸_۲_۵∶۱-۵)

دوره‌ای در معجزات | ۴ اردیبهشت ۱۴۰۴

۴ اردیبهشت ۱۴۰۴
دوره‌ای در معجزات
این هفته با نخل‌ها آغاز می‌شود و با سوسن‌ها پایان می‌یابد، نشانه سپید و مقدس از اینکه فرزند خداوند بی‌گناه است.اجازه نده هیچ نشانه‌ تاریکی از مصلوب شدن بین سفر و هدف آن مداخله کند؛ بین پذیرش حقیقت و تجلی آن.این هفته ما زندگی را جشن می‌گیریم، نه مرگ را.و ما پاکی کامل فرزند خداوند را گرامی می‌داریم، و نه گناهانش را.هدیه گل‌های سوسن را به برادرت تقدیم کن، نه تاج خارها را؛ هدیه عشق را و نه «هدیه» ترس.تو در کنار برادرت ایستاده‌ای، خارها در یک دست و سوسن‌ها در دست دیگر، نامطمئن که کدام را بدهی.اکنون به من ملحق شو و خارها را دور بیانداز، سوسن‌ها را تقدیم کن تا جای آن‌ها را بگیرند.این عید من میل دارم که هدیه‌ بخشایشت توسط تو به من تقدیم شود، و توسط من به تو بازگردانده شود.ما نمی‌توانیم در مصلوب شدن و مرگ متحد شویم.همچنین رستاخیز نمی‌تواند کامل شود تا اینکه بخشایش تو، به همراه بخشایش من بر مسیحا استقرار یابد.
(م_۲۰_۱_۲∶۱-۱۰)

دوره‌ای در معجزات | ۲ اردیبهشت ۱۴۰۴

۲ اردیبهشت ۱۴۰۴
دوره‌ای در معجزات
عید پاک جشن بهای گناه نیست، بلکه جشن پایان آن است.اگر یک نظر از چهرهٔ مسیحا را در پشت پرده ببینی، و میان گلبرگ‌های سفید برفی سوسن‌هایی که به عنوان هدیه دریافت کرده‌ای و تقدیم کرده‌ای بنگری، چهرهٔ برادرت را خواهی دید و آن را تشخیص خواهی داد.من یک غریبه بودم و تو مرا به خانه‌ات راه دادی، بی آنکه بدانی کیستم.با این حال بخاطر هدیهٔ گل‌های سوسنت خواهی دانست.در بخشیدن این غریبه توسط تو، بیگانه برای تو و در عین حال یار دیرین تو، رهایی او و نجات تو با او نهفته است.زمان عید پاک زمان سرور است، و نه سوگواری.به یار برخاسته خودت بنگر، و همراه با من قداستش را جشن بگیر.زیرا عید پاک زمان رستگاری تو، همراه با رستگاری من است.
(م_۲۰_۱_۴∶۱-۸)

دوره‌ای در معجزات | ۳۰ فروردین ۱۴۰۴

۳۰ فروردین ۱۴۰۴
دوره‌ای در معجزات
معجزه نیاز به زمان را به حداقل می‌رساند.به نظر می‌رسد که تشخیص برابری اعضای رابطه فرزندی در سطح طولی یا افقی تقریباً زمان بی‌پایانی را در بر می‌گیرد.با این وجود، معجزه مستلزم یک تغییر ناگهانی از درک افقی به درک عمودی است.این یک بازه زمانی را ارائه می‌دهد که دهنده و گیرنده هر دو در زمان به مراتب فراتر از آنچه که در غیر این‌ صورت می‌بودند پدیدار می‌شوند.بنابراین معجزه ویژگی منحصر به فرد برانداختن زمان را دارد تا حدی که بازه زمانی که پوشش می‌دهد را غیرضروری کند.هیچ رابطه‌ای بین زمانی که معجزه می‌گیرد و زمانی که پوشش می‌دهد وجود ندارد.معجزه جایگزین آن یادگیری می‌شود که ممکن بود هزاران سال طول بکشد.این کار را با شناخت اساسی برابری کامل دهنده و گیرنده انجام می‌دهد که معجزه بر آن استوار است.معجزه زمان را با فروریختن آن کوتاه می‌کند، و در نتیجه بازه‌های معینی را در آن حذف می‌کند.و این کار را، با این حال، در توالی زمانی بزرگتر انجام می‌دهد.
(م_۱_۲_۶∶۱-۱۰)
دوره‌ای در معجزات

استفاده از مطالب فقط برای مقاصد غیرتجاری و با ذکر منبع بلامانع است.