دورهای در معجزات | ۲ بهمن ۱۴۰۳
۲ بهمن ۱۴۰۳
دورهای در معجزات
چنین نیست.رستگاری به دنبال اثبات این است که مرگ وجود ندارد، و تنها زندگی وجود دارد.در قربانی کردن مرگ چیزی از دست نمیرود.یک خدای دروغین نمیتواند جای خداوند را بگیرد.بگذار او عشقش به تو را به یادت بیاورد، و به دنبال غرق کردنِ آوای او در نوای ناامیدی عمیق برای خدایان دروغین خود نباش.امید خودت را بیرون از پدرت جستجو نکن.زیرا امید به خوشبختی، ناامیدی نیست.
دورهای در معجزات | ۳۰ دی ۱۴۰۳
۳۰ دی ۱۴۰۳
دورهای در معجزات
اما رؤیاها کجا هستند جز در ذهنی که خفته است؟و آیا یک رؤیا میتواند در واقعی ساختن تصویری که در بیرون از خود فرافکنی میکند موفق شود؟در زمان صرفه جویی کن؛ برادر من. بیاموز که زمان برای چیست.و پایانِ خدایان دروغین را شتاب بخش، در دنیایی که با دیدن خدایان دروغین در آن غمگین و بیمار گشته است.ذهنِ مقدسِ تو محراب خداوند است، و جایی که او باشد هیچ خدای دروغینی نمیتواند بماند.ترس از خداوند، چیزی جز ترس از دست دادن خدایان دروغین نیست.این ترس از دست دادن، واقعیت تو نیست.اما تو از واقعیت خود خدای دروغینی ساختهای، که ناگزیزی از آن در برابر نور حقیقت محافظت کنی.و تمام دنیا وسیلهای میشود که با آن میتوان این خدای دروغین را نجات داد.بنابراین چنین به نظر میرسد که رستگاری زندگی را تهدید میکند و مرگ را به ارمغان میآورد.
دورهای در معجزات | ۲۷ دی ۱۴۰۳
۲۷ دی ۱۴۰۳
دورهای در معجزات
با نزدیکتر شدن نور، تو به سوی تاریکی خواهی شتافت، در حالی که از حقیقت دور میشوی، گاهی به سوی شکلهای کوچکتر ترس عقبنشینی میکنی، و گاهی به سوی وحشت مطلق.اما تو پیش خواهی رفت، زیرا هدف تو این است که از ترس به سوی حقیقت پیش روی.هدفی که پذیرفتی، هدفِ معرفت است، که برای آن تمایل خود را نشان دادی.به نظر میرسد ترس در تاریکی زندگی میکند، و هنگامی که میترسی عقبنشینی کردهای.پس بیایید به شتاب در لحظهای از نور به هم بپیوندیم، و این کافی خواهد بود تا به تو یادآوری کند که هدف تو نور است.
دورهای در معجزات | ۲۴ دی ۱۴۰۳
۲۴ دی ۱۴۰۳
دورهای در معجزات
تو که دست برادرت را گرفتهای، دست من را نیز میگیری، زیرا هنگامی که به هم پیوستید، تنها نبودید.آیا باور داری که تو را در تاریکیای که توافق کردی با من ترک کنی، رها میکنم؟در رابطهٔ تو نور این دنیا است.و ترس باید اکنون از پیش روی تو ناپدید شود.وسوسه نشو که هدیهٔ ایمانی را که به برادرت تقدیم کردی از او برباییتو تنها در ترساندن خودت موفق خواهی شد.این هدیه برای همیشه داده شده است، زیرا خود خداوند آن را دریافت کرده است.نمیتوانی آن را پس بگیری.تو خداوند را پذیرفتهای.قداست رابطهٔ تو در بهشت تثبیت شده است.تو درک نمیکنی که چه چیزی را پذیرفتهای، اما به یاد داشته باش که درک تو ضروری نیست.تنها چیزی که ضرورت داشت صرفاً میل به درک کردن بود.آن میل همان آرزوی مقدس بودن بود.ارادهٔ خداوند به تو عطا شده است.زیرا آرزوی تنها چیزی را داری که همواره داشتهای، یا همواره بودهای.
دورهای در معجزات | ۲۰ دی ۱۴۰۳
۲۰ دی ۱۴۰۳
دورهای در معجزات
لحظهٔ مقدس جایگزینِ نیاز به یادگیری نمیشود، زیرا روحالقدس نباید تو را به عنوان آموزگارت ترک کند تا زمانی که لحظهٔ مقدس بسیار فراتر از زمان گسترش یابد.برای چنین وظیفهٔ آموزشی که او دارد، ناگزیر است از همه چیز در این دنیا برای رهایی تو استفاده کند.او ناگزیر است با هر نشانه یا علامتی از تمایل تو به یادگیری از او دربارهٔ آنچه حقیقت باید باشد، همراه شود.او بیدرنگ هر آنچه را که در این راستا به او تقدیم میکنی، به کار میگیرد.نگرانی و توجه او به تو بیکران است.در مواجهه با ترس تو از بخشایش، که او به همان وضوحی که میداند بخشایش رهایی است، ادراک میکند، او به تو خواهد آموخت که به یاد داشته باشی که بخشایش زیان نیست، بلکه رستگاری تو است.و اینکه در بخشایش کامل، که در آن تشخیص میدهی چیزی برای بخشودن وجود ندارد، به طور کامل تبرئه میشوی.