دورهای در معجزات | ۲۲ فروردین ۱۴۰۳
۲۲ فروردین ۱۴۰۳
دورهای در معجزات
نفس میآموزد که بهشت اینجا و اکنون است زیرا آینده جهنم است.حتی هنگامی که چنان وحشیانه حمله میکند که در گرفتن جان آن کسی که میپندارد صدای نفس تنها صدا است تلاش میکند، برای او هم از جهنم صحبت میکند.زیرا به او میگوید که جهنم اینجا نیز هست، و از او دعوت میکند تا از جهنم به درون فراموشی بجهد.تنها زمانی که نفس به کسی اجازه میدهد تا با متانت به آن بنگرد، گذشته است.و حتی در آنجا، تنها ارزش آن این است که آن دیگر نیست.
دورهای در معجزات | ۲۰ فروردین ۱۴۰۳
۲۰ فروردین ۱۴۰۳
دورهای در معجزات
باور به جهنم برای کسانی که خود را با نفس همهویت میدانند اجتنابناپذیر است.کابوسها و ترسهایشان همگی با آن مرتبط هستند.نفس میآموزد که جهنم در آینده است، زیرا تمام آموزههایش در این جهت است.جهنم هدفش است.زیرا گرچه نفس مرگ و فروپاشی را به عنوان یک پایان در نظر دارد، اما آن را باور نمیکند.هدف مرگ، که برای تو آرزو میکند، آن را ناراضی به جا میگذارد.هیچکس که از آموزههای نفس پیروی میکند بدون ترس از مرگ نیست.با این حال، اگر مرگ صرفاً به عنوان پایانی برای درد پنداشته میشد، آیا ترس از آن وجود میداشت؟ما پیشتر این پارادوکس عجیب را در نظام فکری نفس دیدهایم، اما هرگز به روشنیِ اینجا نبوده است.زیرا نفس باید وانمود کند که ترس را از تو دور نگه میدارد تا وفاداریات را حفظ کند.با این حال برای حفظ خودش باید ترس ایجاد کند.نفس دوباره سعی میکند، و اغلب اوقات، در انجام هر دو کار موفق میشود، از طریق گسستگی برای نگه داشتن اهداف متناقض خود با هم به گونهای استفاده میکند که به نظر برسد آنها با هم در آشتی هستند.نفس چنین میآموزد: تا جایی که امید به بهشت مورد نظر است، مرگ پایان است.اما چون تو و نفس نمیتوانید از هم جدا شوید، و چون نمیتواند مرگِ خودش را تصور کند، همچنان تو را تعقیب خواهد کرد، زیرا احساس گناه ابدی است.چنین است روایت نفس از جاودانگی.و این است که روایت نفس از زمان از آن حمایت میکند.
دورهای در معجزات | ۱۹ فروردین ۱۴۰۳
۱۹ فروردین ۱۴۰۳
دورهای در معجزات
نفس یک همپیمان زمان است، اما یک یار نیست.زیرا به مرگ به همان اندازه بدگمان است که به زندگی بدگمان است، و آنچه که برای تو میخواهد را نمیتواند تحمل کند.نفس مرگ تو را میخواهد، اما نه مرگ خودش.عاقبت آیین عجیب آن بنابراین باید این اعتقاد باشد که میتواند تو را در آن سوی قبر تعقیب کند.و به دلیل عدم تمایلش به اینکه تو صلح را حتی در مرگ بیابی، جاودانگی در جهنم را به تو عرضه میکند.با تو از بهشت صحبت میکند، اما به تو اطمینان میدهد که بهشت برای تو نیست.گنهکاران چگونه میتوانند به بهشت امیدوار باشند؟
دورهای در معجزات | ۱۸ فروردین ۱۴۰۳
۱۸ فروردین ۱۴۰۳
دورهای در معجزات
یک منبع احساس دلسردی ادراک شده که ممکن است از آن رنج ببری، باور تو به این است که این کار زمان میبرد، و نتایج آموزش روحالقدس در آیندهٔ بسیار دور به دست میآیند.چنین نیست.زیرا روحالقدس از زمان به شیوهٔ خودش استفاده میکند، و در بند آن نیست.زمان در آموزش یار او است.زمان او را تلف نمیکند، همانگونه که تو را تلف میکند.و تمام اتلافهایی که به نظر میرسد زمان با خود به همراه میآورد، تنها به دلیل همهویتپنداری تو با نفس است، که از زمان برای حمایت از باور خود به ویرانی استفاده میکند.نفس، مانند روحالقدس، از زمان استفاده میکند تا تو را در مورد اجتنابناپذیر بودن هدف و پایان آموزش متقاعد کند.برای نفس هدف مرگ است، که پایان آن است.اما برای روحالقدس هدف زندگی است، که پایانی ندارد.
دورهای در معجزات | ۱۷ فروردین ۱۴۰۳
۱۷ فروردین ۱۴۰۳
دورهای در معجزات
هیچ چیزی که خداوند آفریده است نمیتواند با تصمیم تو مخالفت کند، همانطور که هیچ چیزی که خداوند آفریده است نمیتواند با ارادهٔ او مخالفت کند.خداوند به ارادهٔ تو قدرت آن را داد، که من آن را تنها به احترام قدرت او میتوانم تصدیق کنم.اگر میخواهی همانند من باشی تو را یاری خواهم کرد، در حالی که میدانم که ما همانند هم هستیم.اگر میخواهی متفاوت باشی، منتظر خواهم ماند تا نظرت را تغییر دهی.من میتوانم تو را آموزش دهم، اما تنها تو میتوانی انتخاب کنی که به آموزش من گوش دهی.اگر ملکوت خداوند آزادی است، چگونه این طور دیگری میتواند باشد؟آزادی نمیتواند با استبداد از هر نوعی آموخته شود، و برابری کامل همه فرزندان خداوند را نمیتوان از طریق تسلط یک ذهن بر ذهن دیگری شناخت.فرزندان خداوند در اراده برابر هستند، زیرا همه ارادهٔ پدرشان هستند.این تنها درسی است که برای آموزش دادن آن آمدم.