اهمیت مهربان بودن
۱۷ دی ۱۴۰۲
گری رنارد
پورسا: ...چگونگی رفتار تو با افراد دیگر نشانه بسیار خوبی از احساس تو نسبت به خودت است.اگر با خصومت به آنها نگاه کنی، داری میگویی که ذهنی در تضاد داری.اگر با مهربانی به آنها نگاه کنی، این نشانهٔ آن ذهنی است که آرامش دارد.نه تنها این، بلکه احساس تو را نسبت به خودت تعیین و تقویت میکند.این یک چرخه است، چرخهای صلحآمیز یا شرورانه.درست است، افرادی هستند که با دیگران بسیار خوب هستند در حالی که لزوماً احساس خوبی نسبت به خودشان ندارند، اما معمولاً به یک موفقیت نزدیک هستند.اگر آنها ابراز عشق میکنند، این نمادی است که آنها در مسیر درستی هستند، و فقط به کمی کمک برای درک انتخابی که در دسترس آنهاست نیاز دارند.هنگامی که این کار را انجام دهند، آنگاه احتمال بیشتری نسبت به دیگران وجود دارد که آنها قدرت خود، روحالقدس درونشان را به جای ضعف خود، که نفس است، انتخاب کنند.
گری: من شنیدهام که افراد بزرگی، از دالایی لاما گرفته تا کن واپنیک، بر اهمیت مهربان بودن تاکید دارند.اکنون میتوانم منظور آنها را درک کنم.اگر نگاه تو به دیگران چیزهای زیادی را در مورد احساست در حال حاضر بیان میکند، و همچنین تعیین میکند که در آینده چه احساسی در مورد خودت خواهی داشت، براستی از طریق مهربان و دلسوز بودن به خودت لطف میکنی.
واقعیت فناناپذیر شما
گری رنارد
گری رنارد
دورهای در معجزات | ۱۶ دی ۱۴۰۲
۱۶ دی ۱۴۰۲
دورهای در معجزات
دو روش کاملاً مخالف هم برای دیدن برادرت وجود دارد.هر دو باید در ذهن تو باشند، زیرا تو ادراک کننده هستی.آنها باید در ذهن او نیز باشند، زیرا تو در حال ادراک کردن او هستی.او را از طریق روحالقدس در ذهن او ببین، و او را در ذهن خودت تشخیص خواهی داد.آنچه را که در برادرت تصدیق میکنی در خودت هم تصدیق میکنی، و آنچه را که تسهیم میکنی تقویت میکنی.
دورهای در معجزات | ۱۳ دی ۱۴۰۲
۱۲ دی ۱۴۰۲
دورهای در معجزات
روحالقدس ایدهٔ شفا است.چون فکر است، این ایده با به اشتراک گذاشتنش افزایش مییابد.چون فراخوان برای خداوند است، ایدهٔ خداوند نیز هست.از آنجایی که تو بخشی از خداوند هستی، آن ایدهای در مورد خودت، و همچنین در مورد تمام آفرینشهای او نیز هست.ایدهٔ روحالقدس در ویژگی ایدههای دیگر مشترک است زیرا از قانونهای جهان که بخشی از آن است پیروی میکند.آن با اهدا کردن تقویت میشود.چون آن را به برادرت میدهی آن در تو افزایش مییابد.برادرت لازم نیست از روحالقدس در خودش یا در تو آگاه باشد تا این معجزه رخ دهد.او ممکن است از فراخوان برای خداوند گسسته شده باشد، درست مانند تو.این گسستگی در هر دوی شما شفا مییابد زمانی که از فراخوان برای خداوند در او آگاه شوی، و بدین ترتیب وجود آن را تصدیق کنی.
دورهای در معجزات | ۱۰ دی ۱۴۰۲
۱۰ دی ۱۴۰۲
دورهای در معجزات
راه شناخت برادرت شناخت روحالقدس در اوست.پیشتر گفتهام که روحالقدس پلی برای انتقال ادراک به معرفت است، بنابراین میتوانیم اصطلاحات را به گونهای به کار ببریم که گویی مرتبط هستند، زیرا آنها در ذهن او اینگونه هستند.این رابطه باید در ذهن او باشد، زیرا، اگر چنین نبود، جدایی میان این دو روش اندیشیدن پذیرای شفا یافتن نمیبود.او بخشی از سهگانهٔ مقدس است، زیرا بخشی از ذهن او از آن تو و بخشی نیز از آن خداوند است.این نیاز به توضیح دارد، نه در بیان بلکه در تجربه.
گرامیداشت دکتر کنت واپنیک
۸ دی ۱۴۰۲
گری رنارد
به یاد دکتر کنت واپنیک در دهمین سالگرد درگذشت او، و یک نگرش.
مطمئناً به نظر نمیرسد که ده سال از زمان مرگ ظاهری بدن کِن میگذرد.برای برخی از شما که ممکن است ندانید، آرتن و پورسا در اولین کتاب خود، کِن را به عنوان «بزرگترین آموزگار دوره» توصیف کردند.من در مورد درگذشت او نوشتم و یادداشتی شخصی درباره او در چهارمین کتابم، «زندگیهایی که عیسی و بودا یکدیگر را میشناختند» گنجاندهام.صفحههای ۱۰۱-۹۹ را ببینید.و همچنین آن کتاب را به او تقدیم کردم.
با این حال، شنیدهام که چند نفر میگویند که اگر کِن تا این حد روشنضمیر بود، باید بدن خود را از سرطان شفا میداد.من فکر میکنم آنها نکته را نگرفتهاند.دوره میگوید، و کِن آموزش داد، که بدن نمیتواند بمیرد، زیرا هرگز زندگی نکرده است.هیچ بدنی وجود ندارد!نکته همین است.همچنین، من از منابع معتبر دریافتم که کِن در ماههای پایانی زندگی موهوم خود احساس درد نکرد.این برای من منطقی است و دقیقاً مطابق با این ایده دوره است که:
ذهنِ بدون احساس گناه نمیتواند رنج بکشد.
دوره به ما میآموزد که بدن نمایانگر یک محدودیت بر آگاهی است.آن پندار جدایی است که شکل داده شده است.در واقع این ذهن است که همه کارها را انجام میدهد، و ما میتوانیم از آن برای تصمیمگیری برای دیدن چیزها به گونهای استفاده کنیم که روحالقدس آنها را میبیند.بنابراین وقتی کِن را به یاد میآوریم، بیایید به این سطرهای مهم درباره بدن از کتاب کار درس ۲۴۸ فکر کنیم، که کِن در یکی از کلاسهایش میخواند:
آنچه میمیرد هرگز در واقعیت زندگی نکرده، و تنها حقیقت در مورد خودم را تقلید کرده است.اینک من خود پندارهها، فریبها و دروغها در مورد فرزند مقدس خداوند را تکذیب میکنم.اینک من آماده هستم تا او را دوباره آنگونه که خداوند او را آفرید بپذیرم، و همانگونه که هست.
بیایید لحظهای برای قدردانی وقت بگذاریم و در سطح ذهن به کِن بپیوندیم، زیرا ما یکی هستیم.ما از او برای آثار باورنکردنیاش و روح زیبایش تشکر میکنیم.همهٔ ما در حال بیدار شدن به واقعیت هستیم.خداوند هست.