دورهای در معجزات | ۷ دی ۱۴۰۲
۷ دی ۱۴۰۲
دورهای در معجزات
اگر از بدن برای حمله استفاده کنی، برای تو زیانآور است.اگر از آن تنها برای دستیابی به ذهن کسانی استفاده کنی که باور دارند بدن هستند، و از طریق بدن به آنها بیاموزی که اینطور نیست، قدرت ذهنی را که در تو نهفته است خواهی فهمید.اگر از بدن برای این و تنها برای این استفاده کنی، نمیتوانی از آن برای حمله استفاده کنی.آن در خدمت متحد ساختن، درس زیبایی در مشارکت میشود، که تا مشارکت هست ارزش دارد.این شیوهٔ خداوند برای نامحدود ساختن چیزی است که تو آن را محدود کردهای.روحالقدس بدن را آنگونه که تو میبینی نمیبیند، زیرا او میداند که تنها واقعیت هر چیزی آن خدمتی است که به خداوند میکند از طرف کارکردی که او به آن میدهد.
دورهای در معجزات | ۴ دی ۱۴۰۲
۴ دی ۱۴۰۲
دورهای در معجزات
نام عیسی نام کسی است که یک انسان بود اما چهره مسیحا را در همه برادرانش دید و خداوند را به یاد آورد.بنابراین او با مسیحا شناخته شد، دیگر نه یک انسان، بلکه یگانه با خداوند.آن انسان یک توهم بود، زیرا به نظر میرسید که او موجودی جداگانه است، که به تنهایی گام برمیدارد، درون بدنی که همانند همه اوهام به ظاهر خودش را از خویشتنش دور نگه میدارد.با این حال چه کسی میتواند نجات بدهد مگر اینکه اوهام را ببیند و سپس آنها را آنگونه که هستند بشناسد؟عیسی هنوز یک منجی است زیرا او غیرحقیقی را دید بدون اینکه حقیقی بودن آن را بپذیرد.و مسیحا به شکل او نیاز داشت تا بتواند بر انسانها ظاهر شود و آنها را از اوهام خودشان نجات دهد.
دورهای در معجزات | ۲ دی ۱۴۰۲
۲ دی ۱۴۰۲
دورهای در معجزات
به یاد داشته باش که روحالقدس بدن را تنها به عنوان یک وسیلهٔ ارتباطی تفسیر میکند.از آنجایی که حلقهٔ ارتباطی میان خداوند و فرزندان جدا شدهٔ او است، روحالقدس هر آنچه که تو ساختهای را در پرتو آنچه او هست تفسیر میکند.نفس از طریق بدن جدا میکند.روحالقدس از طریق آن به دیگران دست مییابد.تو برادران خود را آن گونه که روحالقدس میبیند ادراک نمیکنی، زیرا بدنها را صرفاً وسیلهای برای پیوند ذهنها و متحد کردن آنها با ذهن تو و ذهن من نمیدانی.این تفسیر از بدن نظر تو را در مورد ارزش آن کاملاً تغییر خواهد داد.آن به خودی خود هیچ ارزشی ندارد.
دورهای در معجزات | ۳۰ آذر ۱۴۰۲
۳۰ آذر ۱۴۰۲
دورهای در معجزات
دنیا به عنوان حملهای به خداوند ساخته شد.آن نماد ترس است.و ترس چیست جز غیبت عشق؟بنابراین دنیا قرار بود مکانی باشد که خداوند نتواند به آن وارد شود، و جایی که فرزندش بتواند از او جدا باشد.در اینجا ادراک زاده شد، زیرا معرفت نمیتوانست چنین پندارهای نامعقولی را ایجاد کند.اما چشمان فریب میدهند، و گوشها نادرست میشنوند.اینک اشتباهات کاملا ممکن میگردند، زیرا یقین از دست رفته است.
دورهای در معجزات | ۲۹ آذر ۱۴۰۲
۲۹ آذر ۱۴۰۲
دورهای در معجزات
خداوند نمیبخشد زیرا او هرگز محکوم نکرده است.و پیش از نیاز به بخشایش باید محکومیت وجود داشته باشد.بخشایش نیاز بزرگ این دنیا است، اما تنها به این دلیل که این یک دنیای اوهام است.کسانی که میبخشند به این ترتیب خود را از اوهام رها میکنند، در حالی که کسانی که از بخشایش سر باز میزنند، خود را به آنها پایبند میکنند.همانگونه که تو تنها خودت را محکوم میکنی، همانگونه نیز تنها خودت را میبخشی.
اما گرچه خداوند نمیبخشد، باز عشق او بنیان بخشایش است.ترس محکوم میکند و عشق میبخشاید.بدین ترتیب بخشایش آنچه را که ترس تولید کرده خنثی میکند، و ذهن را به آگاهی از خداوند بازمیگرداند.به همین دلیل، میتوان بخشایش را حقیقتاً رستگاری خواند.این وسیلهای است که اوهام توسط آن ناپدید میشوند.