از خود گذشتن

۱۳ مهر ۱۴۰۲
گری رنارد
گری: پس من باید بیماری شخص دیگری را به عنوان درخواست کمک خودم ببینم؟
آرتن: بله. تو این فرصت را داری که با بخشیدن آن شخص در ذهن خود شفا پیدا کنی.
گری: اینطوری به نظر می‌رسد کمی خودخواهانه باشد که از مشکلات شخص دیگری برای رسیدن به خانه استفاده کنم.
آرتن: ممکن است خودخواهانه به نظر برسد، اما در واقع از خود گذشتن است.
گری: منظورت چیست؟
آرتن: در نهایت، بخشایش این است که بگوییم نه تو و نه فردی که به نظر بیمار است واقعا جدا از خداوند وجود ندارید.بنابراین شما هر دو آزاد هستید.علاوه بر این، این تنها راه آزاد شدن شماست!خواستن آزادی اشکالی ندارد، و راه نجات بی‌گناه دیدن هر دوی شماست.
ناپدید شدن جهان
گری رنارد

دوره‌ای در معجزات | ۱۱ مهر ۱۴۰۲

۱۱ مهر ۱۴۰۲
دوره‌ای در معجزات
کتاب مقدس به تو می‌گوید که خود را بشناس، یا یقین داشته باش.یقین همواره از خداوند است.هنگامی که به کسی عشق می‌ورزی او را همان‌گونه که هست ادراک کرده‌ای، و این امکان را برای تو فراهم می‌کند که او را بشناسی.تا زمانی که او را همانگونه که هست نبینی نمی‌توانی او را بشناسی.در حالی که درباره او سؤال می‌پرسی، به وضوح نشان می‌دهی که خداوند را نمی‌شناسی.یقین نیاز به عمل ندارد.هنگامی که می‌گویی بر اساس معرفت عمل می‌کنی، واقعاً معرفت را با ادراک اشتباه می‌گیری.معرفت قدرت را برای تفکر خلاق فراهم می‌کند، اما نه برای عمل درست.ادراک، معجزه و عمل ارتباط نزدیکی با هم دارند.معرفت حاصل مکاشفه است و تنها اندیشه را القا می‌کند.حتی در معنوی‌ترین شکل آن، ادراک بدن را در بر می‌گیرد.معرفت از محراب درون می‌آید و بی‌زمان است زیرا یقینی است.ادراک کردن حقیقت با دانستن آن یکسان نیست.
(م_۳_۳_۵∶۱-۱۳)

دوره‌ای در معجزات | ۹ مهر ۱۴۰۲

۹ مهر ۱۴۰۲
دوره‌ای در معجزات
برادر، در نزول به جهنم یک گام هم برندار.زیرا با برداشتن یک گام، تشخیص نخواهی داد که دیگر گام‌ها برای چه هستند.و آن‌ها به دنبالش خواهند آمد.حمله در هر شکلی پای تو را بر روی پلکانی پیچ در پیچ که از بهشت دور می‌شود قرار داده است.با این حال هر لحظه امکان باطل کردن همه این‌ها وجود دارد.چگونه می‌توانی دریابی که پله‌های بسوی بهشت را انتخاب کردی یا راه بسوی جهنم را؟بسیار ساده است.چه احساسی داری؟آیا صلح در آگاهی تو است؟آیا مطمئن هستی که به کدام راه می‌روی؟و مطمئن هستی که می‌توان به هدف بهشت رسید؟اگر نه، تو تنها گام برمی‌داری.پس، از دوست خود بخواه، که با تو همراه شود، و به تو اطمینان دهد که به کجا می‌روی.
(م_۲۳_۲_۲۲∶۱-۱۳)

رابطه جنسی هیچ چیزی نیست

۶ مهر ۱۴۰۲
گری رنارد
گری: شما قبلاً در مورد این صحبت کردید که دوره می‌آموزد که وسوسه می‌خواهد مرا متقاعد کند که من یک بدن هستم، بنابراین فکر می‌کنم سوال این است: چگونه می‌توانم همانطور که گفتید یک زندگی عادی داشته باشم، دوره را تمرین کنم، و با این وجود در مورد آن بخش تشخیص هویت با بدن در زندگی رؤیاوارم احساس بدی نکنم؟
آرتن: با یادآوری این که آن چیست و بخشیدن آن در زمان مناسب.رؤیا هیچ چیز نیست، و رابطه جنسی هیچ چیز نیست.اما توصیه نمی‌کنم بعد از عشق‌بازی به شریک زندگی‌ات رو کنی و بگویی: «این هیچ چیزی نبود.»
گری: می‌دانستم که یک جای کارم اشتباه بود.
آرتن: با این حال، هر زمان که بخواهی می‌توانی دریابی که حقیقت چیست.به عنوان مثال، دوره در اوایل متن می‌گوید:
تخیلات وسیله‌ای برای ایجاد معاشرت‌های غیرحقیقی و تلاش برای کسب لذت از آن‌ها هستند.اما اگرچه می‌توانی معاشرت‌های غیرحقیقی را ادراک کنی، هرگز نمی‌توانی آن‌ها را واقعی کنی مگر برای خودت.تو به چیزی که می‌سازی اعتقاد داری.اگر معجزات را ارائه دهی، به همان اندازه در اعتقاد خود به آن‌ها توانمند خواهی بود.
(م_۱_۷_۳˸۶-۹)
گری: پس همه این‌ها یک تخیل است، و بخش جنسی آن تلاشی برای کسب لذت از یک معاشرت غیرحقیقی است.فکر می‌کنم بخشی از این کار یعنی این نکته که ما یک خدای دروغین از احساس جنسی ساخته‌ایم - مانند جایگزینی برای خداوند.
پورسا: بله. به این نقل قول از بخش متن به نام «ضدمسیحا» گوش بده.عیسی در اینجا در مورد انواع مختلف خدایان دروغین صحبت می‌کند، و رابطه جنسی قطعاً یکی از آن‌ها محسوب می‌شود.
نگذار شکل آن‌ها تو را فریب دهد.خدایان دروغین، تنها جایگزین‌هایی برای واقعیت تو هستند.به نوعی، تو باور داری که آن‌ها خود کوچک تو را تکمیل می‌کنند، برای امنیت در دنیایی که خطرناک ادراک می‌شود، با نیروهایی که علیه اطمینان و آرامش ذهنی تو گرد آمده‌اند.آن‌ها قدرت تامین کمبودهای تو را دارند، و ارزشی را اضافه می‌کنند که تو نداری.هیچ کسی که خود را اسیر کوچکی و زیان نکرده باشد به خدای دروغین ایمان نمی‌آورد.و بنابراین باید فراتر از خود کوچکش به دنبال قدرت باشد تا سرش را بلند کند، و از تمام بدبختی‌هایی که دنیا منعکس می‌کند جدا بایستد.این مجازاتی است برای ننگریستن به درون برای اطمینان و سکونی آرام که تو را از دنیا رهایی می‌بخشد، و به تو اجازه می‌دهد در سکوت و در صلح، کنار بایستی.
(م_۲۹_۸_۲˸۱-۷)
گری: حالا تو واقعاً حالم را خوب کردی.
پورسا: نترس برادر عزیز.همانطور که عیسی به تو می‌گوید:
این دوره نمی‌کوشد که اندک چیزی را که داری از تو بگیرد.
(د_۱۳۳_۲˸۳)
این فقط تو را در موقعیتی قرار می‌دهد که بتوانی میراث طبیعی خودت را بطلبی، که خیلی بیشتر از هر احساس جسمانی است که می‌توانی تجسم کنی.
گری: می‌دانی، قبل از دوره، من اینطور فکر نمی‌کردم - اما روح‌القدس در واقع چیزی بهتر از رابطه جنسی به من پیشنهاد می‌کند.در‌ واقع، رابطه جنسی حتی به آن نزدیک هم نیست.
پورسا: درست است.در عین حال، او به دنبال این نیست که تو را از چیزی که موقتاً به عنوان آرزوهایت ادراک می‌کنی، محروم کند.
ناپدید شدن جهان
گری رنارد

دوره‌ای در معجزات | ۴ مهر ۱۴۰۲

۴ مهر ۱۴۰۲
دوره‌ای در معجزات
برای یادگیری این دوره باید مایل باشی که هر ارزشی که داری را مورد پرسش قرار دهی.هیچ کدام را نمی‌توان پنهان و در تاریکی نگه داشت وگرنه یادگیری تو را به خطر خواهد انداخت.هیچ باوری خنثی نیست.هر کسی این قدرت را دارد که هر تصمیمی که می‌گیری را دیکته کند.زیرا یک تصمیم، نتیجه‌ای است بر اساس همه چیزهایی که تو باور داری.آن پیامدِ باور است، و به همان یقین آن را دنبال می‌کند که رنج، احساس گناه و آزادی، بی‌گناهی را دنبال می‌کند.هیچ جایگزینی برای صلح وجود ندارد.آنچه خداوند می‌آفریند هیچ جایگزینی ندارد.حقیقت از آنچه او می‌داند برمی‌خیزد.و تصمیم‌های تو از باورهای تو سرچشمه می‌گیرند همانطور که یقیناً همه آفرینش به خاطر آنچه او می‌داند در ذهن او پدید آمد.
(م_۲۴_مق_۲˸۱-۱۰)
دوره‌ای در معجزات

استفاده از مطالب فقط برای مقاصد غیرتجاری و با ذکر منبع بلامانع است.