دوره‌ای در معجزات | ۳ مهر ۱۴۰۲

۳ مهر ۱۴۰۲
دوره‌ای در معجزات
فراموش نکن که انگیزه برای این دوره، بدست آوردن و حفظ حالت صلح است.با داشتن این حالت، ذهن آرام است، و شرطی که در آن خداوند به یاد آورده می‌شود بدست می‌آید.نیاز نیست به او بگویی چه کاری انجام دهد.او شکست نخواهد خورد.جایی که او می‌تواند وارد شود، او پیشاپیش آنجاست.و آیا ممکن است که او نتواند به جایی وارد شود که اراده می‌کند باشد؟صلح از آن تو خواهد بود زیرا ارادهٔ او است.آیا می‌توانی باور کنی که یک سایه‌ بتواند مانع آن اراده‌ شود که جهان را ایمن نگه می‌دارد؟خداوند منتظر اوهام نمی‌ماند تا بگذارند که او خودش باشد.و فرزندش نیز همینطور.آ‌ن‌ها هستند.و کدام توهم که به نظر می‌رسد بی‌هدف میان آن‌ها سرگردان است، قدرت شکست دادن آنچه که ارادهٔ آن‌ها است را دارد؟
(م_۲۴_مق_۱˸۱-۱۲)

بخشیدن احساس گناه پنهان

۳۱ شهریور ۱۴۰۲
گری رنارد
پورسا: هرگونه آزردگی، از آزردگی خفیف تا خشم آشکار، یک علامت هشدار است.آن به تو می‌گوید که احساس گناه پنهان تو از ژرفای ذهن ناخودآگاهت در حال برخاستن و به سطح آمدن است.آن آزردگی را به عنوان احساس گناهی در نظر بگیر که باید با بخشیدن نمادی که به آن مرتبط کرده‌ای، رها شود.نفس سعی می‌کند با فرافکنی دلیل آن آزردگی بر روی یک تصویر موهوم، تو را متقاعد کند که احساس گناه را بیرون از خودت ببینی.سیستم فکری نفس سعی می‌کند بین تو و احساس گناه فاصله بیندازد، و هر چیز یا شخص مناسبی که از راه برسد کافی است.
فرافکنی همیشه به دنبال انکار می‌آید.مردم یا باید این گناه سرکوب شده را به دیگران فرافکنی کنند یا به درستی آن را ببخشند.اینها تنها دو انتخابی هستند که در دسترس هستند، مهم نیست که چقدر دنیا ممکن است پیچیده به نظر برسد.اگر می‌خواهی بر نفس برتری یابی و پیروز شوی، باید نسبت به آن علامت هشدارِ آزردگی یا خشم هوشیار باشی و سپس از واکنش دست بکشی و آغاز به بخشیدن کنی.اینگونه است که برنده می‌شوی.
ناپدید شدن جهان
گری رنارد

خداوند سرچشمه تو است

۲۴ شهریور ۱۴۰۲
گری رنارد
آرتن: ...اگر جهان وهمی مدام در حال تغییر است و خداوند تغییر‌ناپذیر و ابدی است، تو ترجیح می‌دهی سرچشمه‌ات کدام یک باشد؟مشکل کمبودهای تو، که نمادی از پندار جدایی است، با این واقعیت تقویت می‌شود که تو به چیزی ایمان داری که نمی‌توان روی آن حساب کرد.اگر منبع تأمین نیازهای خود را چیزی در این دنیا بدانی، برای مثال پیشه‌‌ خود، شغل خاص یا توانایی‌های خودت، پس وقتی چیزی تغییر می‌کند - همانطور که همیشه در این دنیا در حال انجام است- ممکن است در سرما بی‌پناه بمانی.یک منبع موهوم ممکن است از دست برود.
اگر منبع تو نتواند تغییر کند یا تباه شود چه؟آنگاه تو ایمان خود را در جایی قرار می‌دهی که ایمان در آنجا موجه است.اکنون می‌توانی مشغولیت‌ها و تلاش‌های گذرای خود را بسادگی به عنوان ابزاری ببینی که می‌توانند به‌ عنوان تجلی‌هایی نمادین از تأمین بودن دائمی تو مورد استفاده قرار می‌گیرند.اکنون منبع تو تبدیل به یک چشمه بی‌انتها می‌شود که در آن می‌توانی بدنبال راهنمایی بروی، راهنمایی که همیشه به شکلی از الهام می‌آید.اگر ابزار تو تباه شد، پس چه؟لازم نیست به آن وابسته باشی زیرا منبع تو نیست.اگر منبع تو ثابت و دائمی باشد، یک ابزار را می‌توان به راحتی و به سرعت با ابزار دیگری جایگزین کرد - از طریق وقوع بسیار طبیعی الهام.و با دانستن اینکه نمی‌توانی منبع خود را از دست بدهی، می‌توانی آسوده باشی.
ناپدید شدن جهان
گری رنارد

دوره‌ای در معجزات | ۲۴ شهریور ۱۴۰۲

۲۳ شهریور ۱۴۰۲
دوره‌ای در معجزات
رستگاری نمی‌طلبد که روح را مشاهده کنی و بدن را ادراک نکنی.تنها می‌طلبد که این باید انتخاب تو باشد.زیرا تو می‌توانی بدن را بدون کمک ببینی، اما نمی‌دانی چگونه دنیایی جدا از آن را مشاهده کنی.این دنیای تو است که رستگاری آن را باطل خواهد کرد، و به تو اجازه می‌دهد تا دنیای دیگری را ببینی که چشمانت هرگز نمی‌توانست آن را بیابد.نگران نباش که این چگونه هرگز می‌توانست باشد.تو نمی‌فهمی چگونه آنچه می‌بینی در بینایی تو پدیدار شد.زیرا اگر می‌فهمیدی، آن از میان می‌رفت.پرده جهل بر خیر و شر کشیده شده، و باید از آن گذشت تا هر دو ناپدید شوند، تا ادراک مخفیگاهی نیابد.این چگونه انجام می‌شود؟این اصلا انجام نمی‌شود.چه چیزی می‌تواند درون جهانی که خداوند آفریده وجود داشته باشد که هنوز باید انجام شود؟

دوره‌ای در معجزات | ۲۱ شهریور ۱۴۰۲

۲۱ شهریور ۱۴۰۲
دوره‌ای در معجزات
رستگاری باطل کردن است.اگر انتخاب کنی که بدن را ببینی، دنیایی از جدایی، چیزهای نامرتبط، و رویدادهایی را مشاهده می‌کنی که اصلاً هیچ معنایی ندارند.این یکی ظاهر می‌شود و با مرگ ناپدید می‌شود; آن یکی محکوم به رنج و زیان است.و هیچ‌کس دقیقاً آنگونه نیست که لحظه‌ای پیش بود، و نیز لحظه‌ای بعد همان‌گونه نخواهد بود که اکنون است.چه کسی می‌تواند در جایی که این همه تغییر دیده می‌شود اعتماد داشته باشد، زیرا چه کسی ارزشمند است اگر او چیزی جز غبار نیست؟رستگاری باطل کردن همهٔ این‌ها است.زیرا ثبات در بینایی کسانی پدیدار می‌شود که رستگاری چشمانشان را از نگریستن به بهای حفظ احساس گناه آزاد کرده است، زیرا آن‌ها در عوض انتخاب کردند که آن را رها کنند.
دوره‌ای در معجزات

استفاده از مطالب فقط برای مقاصد غیرتجاری و با ذکر منبع بلامانع است.