دورهای در معجزات | ۹ مرداد ۱۴۰۲
۹ مرداد ۱۴۰۲
دورهای در معجزات
یک مفهوم از خود توسط تو ساخته میشود.کوچکترین شباهتی به خود تو ندارد.آن یک خدای دروغین است، که ساخته شده تا جای واقعیت تو را به عنوان فرزند خداوند بگیرد.مفهوم خودی که دنیا میخواهد آموزش دهد، آن چیزی نیست که به نظر میرسد.زیرا برای خدمت به دو قصد ساخته شده است، که ذهن تنها یکی از آن دو را میتواند تشخیص دهد.اولی چهره معصومیت را ارائه میدهد، جنبهای که بر پایه آن رفتار میشود.این چهره است که لبخند میزند و دلربایی میکند و حتی به نظر میرسد که عشق میورزد.به دنبال همنشینان میگردد و گاه با ترحم، به رنج مینگرد، و گاه تسلی میدهد.معتقد است که در میان دنیایی شرور، خوب است.
دورهای در معجزات | ۶ مرداد ۱۴۰۲
۶ مرداد ۱۴۰۲
دورهای در معجزات
یادگیری دنیا مبتنی بر مفهومی از خود است که با واقعیت دنیا هماهنگ شده است.به خوبی با آن سازگار است.زیرا این تصویری است که برای دنیایی از سایهها و اوهام مناسب است.اینجا در منزل گام برمیدارد، جایی که آنچه میبیند با آن یکی است.ساختن مفهومی از خود همان چیزی است که یادگیری دنیا در نظر دارد.هدفش این است؛ که تو بدون یک خود بیایی، و در حالی که پیش میروی، یک خود را بسازی.و زمانی که به «بلوغ» رسیدی، آن را به کمال رساندهای، تا با دنیا در شرایطی برابر، و مطابق با خواستههایش مواجه شوی.
دورهای در معجزات | ۲ مرداد ۱۴۰۲
۲ مرداد ۱۴۰۲
دورهای در معجزات
نمی توان بیش از این تأکید کرد که اصلاح ادراک صرفاً یک ترفند موقتی است.این تنها به این دلیل ضروری است که ادراک نادرست مانعی برای معرفت است، در حالی که ادراک صحیح، پلهای به سوی آن است.تمام ارزش ادراک درست در این درک اجتنابناپذیر نهفته است که همه ادراک غیرضروری است.این، مانع را به طور کامل از میان برمیدارد.ممکن است بپرسی که این چگونه تا زمانی که به نظر میرسد در این دنیا زندگی میکنی ممکن است.این یک پرسش منطقی است.با این حال، باید دقت کنی که آیا واقعاً آن را درک میکنی.این «تویی» که در این دنیا زندگی میکنی چه کسی است؟روح، جاودانه است و جاودانگی یک حالت پایدار است.آن، اکنون به همان اندازه درست است که درست بوده یا خواهد بود، زیرا به هیچ وجه متضمن هیچ تغییری نیست.آن نه یک تسلسل است، و نه با مقایسه شدن با یک ضد درک میشود.معرفت هرگز مستلزم مقایسهها نیست.این تفاوت اصلی آن با هر چیز دیگری است که ذهن میتواند درک کند.
دورهای در معجزات | ۳۰ تیر ۱۴۰۲
۳۰ تیر ۱۴۰۲
دورهای در معجزات
رستگاری چیزی نیست جز «درستاندیشی»، که یگانهاندیشی روحالقدس نیست، اما باید پیش از بازگشت یگانهاندیشی به دست آید.درستاندیشی بهطور خودکار به مرحله بعدی میانجامد، زیرا ادراک درست بهطور یکنواخت بدون حمله است، و بنابراین نادرستاندیشی از بین میرود.نفس نمی تواند بدون قضاوت زنده بماند، و بر این اساس کنار گذاشته میشود.پس ذهن تنها یک جهت دارد که میتواند در آن حرکت کند.جهت آن همیشه خودکار است، زیرا نمیتواند جز توسط سیستم فکری که به آن پایبند است تجویز شود.
دورهای در معجزات | ۲۸ تیر ۱۴۰۲
۲۸ تیر ۱۴۰۲
دورهای در معجزات
بدن نمیتواند ذهن تو را از ذهن برادرت جدا کند مگر اینکه بخواهی آن علتی برای جدایی و برای فاصلهای شود که میان تو و او دیده میشود.بنابراین به آن قدرتی میبخشی که در درون خودش نهفته نیست.و قدرت آن بر تو در این است.در حال حاضر تو میپنداری که آن تعیین کننده زمان دیدار تو و برادرت است، و توانایی تو برای برقراری ارتباط با ذهن برادرت را محدود میکند.و اکنون به تو میگوید کجا بروی و چگونه به آنجا بروی، چه کارهایی برای تو امکانپذیر است، و چه کارهایی را نمیتوانی انجام دهی.حکم میکند که سلامتیاش توانایی تحمل چه چیزی را دارد، و چه چیزی آن را خسته و بیمار خواهد کرد.و ضعفهای «ذاتی» آن محدودیتهایی برای کارهایی که میخواهی انجام دهی ایجاد میکنند، و هدف تو را محدود و ضعیف نگه میدارند.