دوره‌ای در معجزات | ۶ دی ۱۴۰۰

۶ دی ۱۴۰۰
دوره‌ای در معجزات
هیچ چیزی از دست نمی‌رود جز زمان، که در نهایت بی‌معنی است.زیرا زمان تنها یک مانع کوچک در راه به سوی ابدیت است، کاملا بی‌معنی برای آموزگار واقعی دنیا.با این حال از آنجایی که تو به آن باور داری، چرا باید آن را برای رسیدن به هیچ کجا هدر دهی، در حالی که می‌توان از آن برای رسیدن به بالاترین هدف ممکن که با یادگیری می‌توان به آن دست یافت استفاده کرد؟نیندیش که راه رسیدن به دروازه بهشت هرگز دشوار است.هیچ کاری که با هدف قطعی و عزم والا و اطمینان شادمانه انجام می‌دهی، در حالی که دست برادرت را می‌گیری و با ترانه بهشت ​​گام برمی‌داری، انجامش سخت نیست‌.اما به راستی سخت است که، تنها و مفلوک، در راهی که به هیچ چیزی منتهی نمی‌شود و هیچ هدفی ندارد، سرگردان شوی.

دوره‌ای در معجزات | ۲ دی ۱۴۰۰

۲ دی ۱۴۰۰
دوره‌ای در معجزات
یک مانع کوچک برای کسانی که نمی‌فهمند معجزات همه یکسان هستند می‌تواند به راستی بزرگ به نظر برسد.با این حال این دوره برای آموزش دادن همین است.این تنها هدفش است، زیرا تنها این همه آن چیزی است که می‌شود آموخت.و تو می‌توانی آن را به روش‌های مختلف بسیاری بیاموزی.هر یادگیری یک کمک یا مانع برای رسیدن به دروازه بهشت است.هیچ چیزی بین این دو امکان ندارد.تنها دو آموزگار وجود دارند، که به مسیرهای متفاوت اشاره می‌کنند.و تو در مسیری که آموزگار منتخبت هدایت می‌کند پیش خواهی رفت.تنها دو جهت وجود دارد که می‌توانی طی کنی، در حالی که زمان ادامه دارد و انتخاب معنا دارد.زیرا هرگز مسیر دیگری جز راه به سوی بهشت طی نخواهد شد.تو تنها می‌توانی انتخاب کنی که به سوی بهشت بروی، یا دور از آن به هیچ کجا.هیچ چیز دیگری برای انتخاب کردن وجود ندارد.

گری رنارد | ۲۹ آذر ۱۴۰۰

۲۹ آذر ۱۴۰۰
گری رنارد
دوره‌ای در معجزات درباره تشخیص دادن نفس در شخص دیگری نیست.این دوره در مورد تشخیص این است که هیچ کس دیگری وجود ندارد، واقعاً وجود ندارد، و چیزهایی که در مورد دیگران دوست ندارید در واقع همان چیزی است که دوره آن را «گناهان نهانی و نفرت‌های پنهان» می‌نامد که شما در واقع درباره‌ی خودتان دارید و از طریق فرافکنی مدام در اشخاص دیگر می‌بینید.بنابراین، هنگامی که فرد دیگری را که به نظر می‌رسد آنجاست می‌بخشید، در واقع خودتان را می‌بخشید.
زندگی‌هایی که عیسی و بودا یکدیگر را می‌شناختند
گری رنارد

دوره‌ای در معجزات | ۲۲ آذر ۱۴۰۰

۲۲ آذر ۱۴۰۰
دوره‌ای در معجزات
مکاشفه به شدت شخصی است و نمی‌تواند به طرز معناداری ترجمه شود.به همین دلیل است که هر تلاشی برای توصیف آن با کلمات غیرممکن است.مکاشفه تنها تجربه را القا می‌کند.معجزات، از طرف دیگر، عمل را القا می‌کنند.اکنون آن‌ها، به دلیل طبیعت میان‌فردی‌ خود، بسیار مفیدتر هستند.در این مرحله از یادگیری، کاربرد معجزات مهم است زیرا آزادی از ترس نمی‌تواند به تو تحمیل شود.مکاشفه حقیقتاً قابل بیان نمی‌باشد زیرا تجربه‌ای از عشق غیر قابل بیان است.

دوره‌ای در معجزات | ۱۶ آذر ۱۴۰۰

۱۶ آذر ۱۴۰۰
دوره‌ای در معجزات
من گفته‌ام که تو نمی‌توانی با تغییر رفتارت ذهنت را تغییر دهی، اما همچنین این را هم گفته‌ام، و بارها، که تو می‌توانی ذهنت را تغییر دهی.هنگامی که روحیه‌ات به تو می‌گوید که به اشتباه انتخاب کرده‌ای، و این چنین است هر زمان که مسرور نیستی، آنگاه بدان که نیازی به این نیست.در هر حالت تو در مورد برادری که خداوند آفریده به اشتباه فکر کرده‌ای، و تصاویری را که نفس تو در شیشه‌ای تیره می‌سازد ادراک می‌کنی.صادقانه بیندیش که چه چیزی را اندیشیده‌ای که خداوند نخواسته بیاندیشد، و چه چیزی را نیاندیشیده‌ای که خداوند خواسته که تو بیاندیشی.صادقانه به دنبال کارهایی باش که مطابق با این انجام داده‌ای و انجام نشده رها کرده‌ای، و سپس ذهن خود را تغییر بده تا با ذهن خداوند بیاندیشی.ممکن است انجام این کار سخت به نظر برسد، اما بسیار آسان‌تر از تلاش برای اندیشیدن بر ضد آن است.ذهن تو با ذهن خداوند یکی است.انکار این و دیگرگونه اندیشیدن، نفس تو را به هم پیوسته نگه داشته است، اما براستی ذهن تو را تقسیم کرده است.به عنوان یک برادر مهربان، عمیقاً نگران ذهن تو هستم، و از تو می‌خواهم هنگامی که به خودت و برادرت نگاه می‌کنی از من الگو بگیری، و در هر دو آفرینش باشکوه یک پدر شکوهمند را ببینی.
دوره‌ای در معجزات

استفاده از مطالب فقط برای مقاصد غیرتجاری و با ذکر منبع بلامانع است.