
دوره
دورهای در معجزات | ۱۹ بهمن ۱۴۰۱
۱۹ بهمن ۱۴۰۱
دورهای در معجزات
به همان اندازه که لازم است که تشخیص دهی دنیایی را که میبینی ساختهای، همانقدر نیز لازم است که تشخیص دهی که تو خودت را نیافریدهای.آنها اشتباهی یکسان هستند.هیچ چیزی که توسط آفریدگارت آفریده نشده باشد هیچ تأثیری بر تو ندارد.و اگر فکر میکنی آنچه ساختهای میتواند به تو بگوید چه چیزی را ببینی و احساس کنی، و به توانایی آن برای انجام این کار اعتماد کنی، آفریدگارت را انکار میکنی و باور داری که تو خودت را ساختهای.زیرا اگر فکر میکنی دنیایی که ساختهای قدرت دارد از تو آنچه میخواهد بسازد، فرزند را با پدر؛ معلول را با سرچشمه اشتباه میگیری.
دورهای در معجزات | ۱۱ بهمن ۱۴۰۱
۱۱ بهمن ۱۴۰۱
دورهای در معجزات
با این حال تمام فقدان تنها ناشی از فهم نادرست خود تو است.فقدان از هر نوعی ناممکن است.اما وقتی به یک برادر به عنوان یک موجود فیزیکی مینگری، قدرت و شکوه او برای تو «گم» میشود و نیز قدرت و شکوه خودت.تو به او حمله کردهای، اما باید ابتدا به خودت حمله کرده باشی.به خاطر رستگاری خودت، که باید رستگاری او را برایش به ارمغان بیاورد، او را اینگونه نبین.به او اجازه نده که خودش را در ذهن تو کوچک کند، بلکه او را از باورش به کوچکی رهایی بخش، و بدین ترتیب از باور خودت به کوچکی بگریز.به عنوان بخشی از تو، او مقدس است.به عنوان بخشی از من، تو مقدس هستی.ارتباط با بخشی از خود خداوند، دستیابی به فراتر از ملکوت به آفریدگار آن است، از طریق آوای او که او به عنوان بخشی از تو مقرر کرده است.
دورهای در معجزات | ۹ بهمن ۱۴۰۱
۸ بهمن ۱۴۰۱
دورهای در معجزات
هر زمان که برای رسیدن به هدفی تلاش میکنی که در آن بهبودی بدن به عنوان منفعت اصلی مطرح میشود، سعی میکنی مرگ خود را رقم بزنی.زیرا باور داری که میتوانی از فقدان رنج ببری، و فقدان مرگ است.قربانی کردن یعنی تسلیم کردن چیزی، و در نتیجه بدون آن بودن و زیان دیدن.و با این تسلیم کردن، از زندگی چشم پوشی میشود.در بیرون از خودت جستجو نکن.جستجو به معنای این است که تو در درون کامل نیستی و از نگریستن به ویرانی خود میترسی، اما ترجیح میدهی آنچه که هستی را در بیرون از خودت جستجو کنی.
دورهای در معجزات | ۳ بهمن ۱۴۰۱
۳ بهمن ۱۴۰۱
دورهای در معجزات
مفهومها آموخته میشوند.آنها طبیعی نیستند.جدای از یادگیری وجود ندارند.آنها داده نمیشوند، پس باید ساخته شوند.هیچ یک از آنها حقیقی نیست، و بسیاری از تخیلات شوریده، پرجوش از نفرت و تحریفهای زاده شده از ترس، ناشی میشوند.یک مفهوم چیست، جز اندیشهای که سازنده آن معنایی از خود را به آن میدهد؟مفهومها دنیا را نگه میدارند.اما از آنها نمیتوان برای نشان دادن واقعی بودن دنیا استفاده کرد.زیرا همه آنها درون دنیا ساخته شده، در سایه آن زاده شده، طبق روشهای آن رشد کرده و در نهایت در اندیشه آن «بالغ» شدهاند.آنها ایدههایی از خدایان دروغین هستند، که با قلمموهای دنیا رنگآمیزی شدهاند، و نمیتوانند یک تصویر واحد بسازند که نمایانگر حقیقت باشد.
دورهای در معجزات | ۱۳ دی ۱۴۰۱
۱۳ دی ۱۴۰۱
دورهای در معجزات
ای پزشک، ای شفادهنده، ای درمانگر، ای آموزگار، خود را شفا بده.بسیاری با هدیه شفا به سوی تو خواهند آمد، اگر تو چنین انتخاب کنی.روحالقدس هرگز دعوتی برای ورود و ماندن با تو را رد نمیکند.او به تو فرصتهای بیپایان خواهد داد تا درب برای رستگاری تو گشوده شود، زیرا وظیفه او چنین است.او همچنین دقیقاً به تو خواهد گفت که در هر شرایط و در هر زمانی وظیفه تو چیست.هرکسی را که او به سوی تو بفرستد به تو خواهد رسید، در حالی که دستش را به سوی دوستش دراز میکند.اجازه بده مسیحای درون تو به او خوشآمد بگوید، زیرا همان مسیحا در او نیز هست.ورود را از او دریغ کن، و آنگاه تو مسیحای درون خود را انکار کردهای.داستان غمانگیز دنیا، و مژده شادیبخش رستگاری را به یاد آور.طرح خداوند برای بازگرداندن سرور و صلح را به یاد آور.و فراموش نکن که راههای خداوند چه بسیار ساده هستند:
در تاریکی دنیا گم شده بودی تا اینکه نور را فراخواندی.و سپس خداوند فرزند خود را فرستاد تا آن را به تو بدهد.