گری رنارد

بدن تنها شمایلی در رؤیا

۹ بهمن ۱۴۰۲
گری رنارد
پورسا: ... به یاد داشته باش که هر چه بیشتر ببخشی، کمتر گرفتار حیله‌های نفس می‌شوی.همانطور که عیسی در اواخر دوره دربارهٔ آموزگاران خداوند می‌گوید،
آن‌ها شمایل‌های رؤیا را تماشا می‌کنند که می‌آیند و می‌روند، جابجا می‌شوند و تغییر می‌کنند، رنج می‌برند و می‌میرند.با این حال آن‌ها فریب آنچه می‌بینند را نمی‌خورند.آن‌ها تشخیص می‌دهند که مشاهدهٔ یک شمایل رؤیا به عنوان بیمار و جدا واقعی‌تر از این نیست که آن را سالم و زیبا بدانند.
(ک_۱۲_۶∶۷-۹)
بنابراین بدن‌ها، چه بیمار و چه سالم، واقعاً همه یکسان هستند، زیرا هیچ یک از آن‌ها حقیقی نیست.و واقعاً هیچ تفاوتی میان بیماری و مرگ وجود ندارد.آن‌ها تنها سطح‌های وهمی متفاوتی از پندار جدایی از خداوند هستند.
واقعیت فناناپذیر شما
گری رنارد

اهمیت مهربان بودن

۱۷ دی ۱۴۰۲
گری رنارد
پورسا: ...چگونگی رفتار تو با افراد دیگر نشانه بسیار خوبی از احساس تو نسبت به خودت است.اگر با خصومت به آن‌ها نگاه کنی، داری می‌گویی که ذهنی در تضاد داری.اگر با مهربانی به آن‌ها نگاه کنی، این نشانهٔ آن ذهنی است که آرامش دارد.نه تنها این، بلکه احساس تو را نسبت به خودت تعیین و تقویت می‌کند.این یک چرخه است، چرخه‌ای صلح‌آمیز یا شرورانه.درست است، افرادی هستند که با دیگران بسیار خوب هستند در حالی که لزوماً احساس خوبی نسبت به خودشان ندارند، اما معمولاً به یک موفقیت نزدیک هستند.اگر آن‌ها ابراز عشق می‌کنند، این نمادی است که آن‌ها در مسیر درستی هستند، و فقط به کمی کمک برای درک انتخابی که در دسترس آن‌هاست نیاز دارند.هنگامی که این کار را انجام دهند، آنگاه احتمال بیشتری نسبت به دیگران وجود دارد که آن‌ها قدرت خود، روح‌القدس درونشان را به جای ضعف خود، که نفس است، انتخاب کنند.
گری: من شنیده‌ام که افراد بزرگی، از دالایی لاما گرفته تا کن واپنیک، بر اهمیت مهربان بودن تاکید دارند.اکنون می‌توانم منظور آن‌ها را درک کنم.اگر نگاه تو به دیگران چیزهای زیادی را در مورد احساست در حال حاضر بیان می‌کند، و همچنین تعیین می‌کند که در آینده چه احساسی در مورد خودت خواهی داشت، براستی از طریق مهربان و دلسوز بودن به خودت لطف می‌کنی.
واقعیت فناناپذیر شما
گری رنارد

گرامیداشت دکتر کنت واپنیک

۸ دی ۱۴۰۲
گری رنارد
به یاد دکتر کنت واپنیک در دهمین سالگرد درگذشت او، و یک نگرش.
مطمئناً به نظر نمی‌رسد که ده سال از زمان مرگ ظاهری بدن کِن می‌گذرد.برای برخی از شما که ممکن است ندانید، آرتن و پورسا در اولین کتاب خود، کِن را به عنوان «بزرگترین آموزگار دوره» توصیف کردند.من در مورد درگذشت او نوشتم و یادداشتی شخصی درباره او در چهارمین کتابم، «زندگی‌هایی که عیسی و بودا یکدیگر را می‌شناختند» گنجانده‌ام.صفحه‌های ۱۰۱-۹۹ را ببینید.و هم‌چنین آن کتاب را به او تقدیم کردم.
با این حال، شنیده‌ام که چند نفر می‌گویند که اگر کِن تا این حد روشن‌ضمیر بود، باید بدن خود را از سرطان شفا می‌داد.من فکر می‌کنم آن‌ها نکته را نگرفته‌اند.دوره می‌گوید، و کِن آموزش داد، که بدن نمی‌تواند بمیرد، زیرا هرگز زندگی نکرده است.هیچ بدنی وجود ندارد!نکته همین است.همچنین، من از منابع معتبر دریافتم که کِن در ماه‌های پایانی زندگی موهوم خود احساس درد نکرد.این برای من منطقی است و دقیقاً مطابق با این ایده دوره است که:
ذهنِ بدون احساس گناه نمی‌تواند رنج بکشد.
(م_۵_۵_۵∶۱)
دوره به ما می‌آموزد که بدن نمایانگر یک محدودیت بر آگاهی است.آن پندار جدایی است که شکل داده شده است.در واقع این ذهن است که همه کارها را انجام می‌دهد، و ما می‌توانیم از آن برای تصمیم‌گیری برای دیدن چیزها به گونه‌ای استفاده کنیم که روح‌القدس آن‌ها را می‌بیند.بنابراین وقتی کِن را به یاد می‌آوریم، بیایید به این سطرهای مهم درباره بدن از کتاب کار درس ۲۴۸ فکر کنیم، که کِن در یکی از کلاس‌هایش می‌خواند:
آنچه می‌میرد هرگز در واقعیت زندگی نکرده، و تنها حقیقت در مورد خودم را تقلید کرده است.اینک من خود پنداره‌ها، فریب‌ها و دروغ‌ها در مورد فرزند مقدس خداوند را تکذیب می‌کنم.اینک من آماده هستم تا او را دوباره آنگونه که خداوند او را آفرید بپذیرم، و همانگونه که هست.
(د_۲۴۸_۱∶۶-۸)
بیایید لحظه‌ای برای قدردانی وقت بگذاریم و در سطح ذهن به کِن بپیوندیم، زیرا ما یکی هستیم.ما از او برای آثار باورنکردنی‌اش و روح زیبایش تشکر می‌کنیم.همهٔ ما در حال بیدار شدن به واقعیت هستیم.خداوند هست.

هیچ دنیایی وجود ندارد

۲۳ آذر ۱۴۰۲
گری رنارد
آرتن: ... بر حسب اتفاق ممکن است گاهی متوجه شده باشی که بخشیدن در اینترنت از بخشیدن به صورت حضوری دشوارتر است.به این دلیل که بسیاری از مردم تمایل دارند در آنجا آزادانه‌تر صحبت کنند و گاهی اوقات چیزهایی را در مورد تو به صورت آنلاین می‌گویند که هرگز به صورت حضوری به کسی نمی‌گویند.هنگامی که دکمه «ارسال» را فشار می‌دهی، دیگر نمی‌توانی ارسال پیام را لغو کنی.و فقط بخشیدن کسی که تو را محکوم می‌کند نیست که دشوار است.تو باید مراقب باشی که این کار را با دیگران انجام ندهی.قضاوت و محکوم کردن دیگران در اینترنت، که البته فرافکنی احساس گناه ناخودآگاه است، امروزه برای همه یک وسوسه است.
گری: می‌دانم.اینترنت معمولا بدترین چیزها در من را برانگیخته می‌کند.نه اکثر اوقات، اما هر چند وقت یکبار.مثلا من چندان قدردان آن خانم نیستم که کتاب ما را به فنا داد.
پورسا: گری، گری، گری. تو معمولا بیشتر از آنچه در این موقعیت نشان می‌دهی آگاه هستی.متوجه نشدی؟تو به دام افتاده‌ای.این مورد شناخته شده‌ای از نفس است که دام خود را پهن می‌کند.هر چقدر هم به نظر برسد که حق با تو باشد، و در سطح شکل مطمئناً حق با تو است، این برای تو صلح را به ارمغان نخواهد آورد.به همین دلیل است که دوره می‌پرسد:
آیا ترجیح می‌دهی که حق با تو باشد یا شادی؟
(م_۲۹_۷_۱∶۹)
پورسا:... اندیشهٔ اصلی که دوره می‌کوشد آموزش دهد چیست؟
گری: هیچ دنیایی وجود ندارد.
پورسا: متاسفم.من کاملاً آن را نشنیدم.
گری: هیچ دنیایی وجود ندارد.
پورسا: درست است.و نمی‌گوید: «هیچ دنیایی وجود ندارد، بله، اما شاید.»می‌گوید:
هیچ دنیایی وجود ندارد!این اندیشهٔ اصلی است که دوره می‌کوشد آموزش دهد.
(د_۱۳۲_۶∶۲-۳)
این یک بیانیه قطعی است، گری. ما به زودی در مورد بیانیه‌های قطعی صحبت خواهیم کرد، اما همین حالا به من یک لطف کن.آن قسمت از پاراگراف درسنامه را بخوان.در درس ۱۳۲ است.تا جمله دوم در پاراگراف بعدی را بخوان.قبلاً آن را شنیده‌ای، اما آن را در سطح عمیق‌تری درک خواهی کرد.
گری: بسیار خب.معمولاً وقتی از من می‌خواهید چیزی از دوره را بخوانم، احساس بهتری در مورد یک موقعیت به من می‌دهد.
هیچ دنیایی وجود ندارد!این اندیشهٔ اصلی است که دوره می‌کوشد آموزش دهد.همه آمادهٔ پذیرش آن نیستند، و هر کس باید تا آنجا که می‌تواند به خود اجازهٔ هدایت شدن در مسیر به سوی حقیقت را بدهد، پیش برود.گاه برمی‌گردد و باز بیشتر پیش می‌رود، یا شاید مدتی به عقب گام بردارد و سپس دوباره بر‌گردد.
اما شفا موهبت کسانی است که آماده هستند تا بیاموزند که هیچ دنیایی وجود ندارد، و اکنون می‌توانند این درس را بپذیرند.آمادگی آن‌ها، این درس را در شکلی که آن را بتوانند درک کنند و تشخیص دهند برای آن‌ها به ارمغان خواهد آورد.
(د_۱۳۲_۶∶۲-۷∶۲)
پورسا: متشکرم، گری. حالا باید به یاد داشته باشی که هر چیزی که به نظر می‌رسد اتفاق می‌افتد فقط یک رؤیا است.دلیل اینکه دوره می‌گوید که تجسد‌های پیاپی حقیقی نیست این است که آن یک توهم است.به نظر می‌رسد که اتفاق می‌افتد، اما تو واقعاً هرگز وارد یک بدن نمی‌شوی، فقط اینطور به نظر می‌رسد.این یک خطای دید است.چرا؟خب، به یک دلیل، دوره آموزش می‌دهد که بدن حتی وجود ندارد!بنابراین چگونه می‌توانی واقعاً وارد یک بدن شوی؟همانطور که دوره می‌گوید:
بدن وجود ندارد مگر به عنوان یک وسیلهٔ یادگیری برای ذهن.این وسیلهٔ یادگیری در معرض خطاهای خود نیست، زیرا نمی‌تواند بیافریند.پس، بدیهی است، که ترغیب ذهن به دست کشیدن از بد آفرینی‌های خود تنها کارکرد توانایی خلاقانه است که حقیقتاً معنادار است.
(م_۲_۵_۱∶۹-۱۱)
واقعیت فناناپذیر شما
گری رنارد

خداوند جدایی را نمی‌شناسد

۶ آذر ۱۴۰۲
گری رنارد
گری: می‌دانید که برخی ممکن است بگویند برای خداوند خیلی مهربانانه نیست که بگذارد ما رؤیایی مانند این را ببینیم که همیشه در نهایت به کابوس تبدیل می‌شود.دربارهٔ این چه می‌گویید؟
آرتن: همیشه جالب است که همان افراد می‌خواهند برگردند و بگویند که خداوند دنیا را آفریده است!و از مهربان نبودن خداوند صحبت کنند.در پاسخ به پرسشت، خداوند نگذاشته که تو این رؤیا را ببینی.برای اینکه بگذارد تو این کار را بکنی، او باید در وهلهٔ اول ایدهٔ جدایی را تصدیق کرده باشد.پیش‌تر گفته‌ایم که او این کار را نمی‌کند.تنها به این دلیل که او جدایی را تصدیق نمی‌کند است که هنوز یگانگی کامل وجود دارد تا به آن بیدار شوی.
واقعیت فناناپذیر شما
گری رنارد
دوره‌ای در معجزات

استفاده از مطالب فقط برای مقاصد غیرتجاری و با ذکر منبع بلامانع است.