گری رنارد

بخشایش یک انتخاب است

۱۶ آبان ۱۴۰۲
گری رنارد
پورسا: ... وقتی از بخشایش سخن می‌گوییم، دربارهٔ یک انتخاب صحبت می‌کنیم.انتخاب این است، که تو چیستی؟آیا تو چیزی جدا از خداوند هستی؟آیا تو یک فرد هستی؟آیا تو واقعا در این دنیا زندگی می‌کنی؟آیا تو فانی هستی؟آیا تو یک بدن هستی؟یا آیا تو روح‌ هستی، یگانه با سرچشمهٔ خود، تغییرناپذیر و ابدی، جاودانه و کاملاً آسیب‌ناپذیر؟اگر تو این آخری هستی، پس چیزی برای بخشیدن وجود ندارد.فقط یک بدن گلایه‌هایی برای بخشیدن دارد.بنابراین بخشایش انتخاب چیزی است که تو می‌خواهی باور کنی هستی، با انتخاب این که آن فرد دیگر چیست.دوره این را اینگونه بیان می‌کند:
آنچه در اوست تغییر‌ناپذیر است و تغییر ناپذیری تو با تصدیق آن شناخته می‌شود.قداست در تو از آن اوست.و با دیدن آن در او به سوی تو باز می‌گردد.
(م_۲۴_۷_۲∶۳-۵)
نفس، بخشی از ذهن تو است که می‌خواهد خاص باشد و هویت فردی داشته باشد، از تو می‌خواهد که دیگران را بدن‌هایی جداگانه ببینی تا خودش را تداوم بخشد.نفس، تو نیست، اما تا زمانی که برادران و خواهران خود را به جای روح کامل به عنوان بدن می‌بینی، در حال بازی مطابق با میل نفس برای انتخاب سیستم فکری‌اش هستی.همان‌طور که دوره نیز می‌گوید:
تو که معتقدی دیدن بدن برادرت آسان‌تر از دیدن قداست او است، مطمئن شو که می‌فهمی چه چیزی منجر به این قضاوت شد.
(م_۲۴_۶_۱۳∶۱)
چیزی که این قضاوت را ساخت، نفس بود، و روح‌القدس اکنون در تلاش است کاری کند تا آن بخش از ذهن تو که نفس را انتخاب کرد، یک بار دیگر انتخاب کند.
یک بار دیگر انتخاب کن که می‌خواهی او چه باشد، با به یاد داشتن این که هر انتخابی که انجام می‌دهی هویت خودت را همان‌گونه که آن را می‌بینی و باور می‌کنی تعیین می‌کند.
(م_۳۱_۸_۶∶۵)
واقعیت فناناپذیر شما
گری رنارد

تنها بخشایش و شفا مهم است

۹ آبان ۱۴۰۲
گری رنارد
پورسا: نفس زمانی که از گذشته خود افسوس می‌خوری را دوست دارد.«داشتم، می‌توانستم، باید انجام می‌دادم» و «اگر به جای آن این کار را انجام داده بودم» و «اگر می‌دانستم آن‌چه را که اکنون می‌دانم» برخی از موارد مورد علاقه نفس هستند.این نه تنها گذشته‌ات را برای تو واقعی می‌کند، بلکه باعث می‌شود در عین حال احساس بدی داشته باشی - همه این‌ها باعث خوشحالی نفس می‌شود.روح‌القدس می‌داند که به استثنای بخشایش، مهم نیست که چه می‌کنی.برای نفس، این بدعت است.اما روح‌القدس می‌خواهد که تو شفا یابی، و می‌داند که احساس گناه ناخودآگاه در ذهن تو در سرانجام به روشی خود را نشان می‌داد - حتی اگر جهت دیگری را در راه خود انتخاب می‌کردی.
آرتن: در ارتباط با این موضوع، نفس می‌خواهد کاری که انجام می‌دهی مهم باشد.به عنوان راهی برای نفوذ به معنویت تو و به تأخیر انداختن حقیقت، می‌کوشد کاری را که در آن حوزه انجام می‌دهی مهم و خاص سازد.اما برای روح‌القدس، آنچه برای او، یا برای عیسی یا برای خداوند انجام می‌دهی، مهم نیست.هر چیزی که در یک توهم رخ می‌دهد چگونه می‌تواند مهم باشد اگر واقعاً درک کنی که آن واقعی نیست؟تنها بخشایش و شفا یافتن تو مهم است.درست است، این نوع آموزه ممکن است مبنایی برای یک دین فراگیر نباشد تا دنیا را تحت کنترل خود درآورد و به دیگران بگوید که چگونه باید زندگی خود را بگذرانند - اما قطعاً این حقیقت است.
ناپدید شدن جهان
گری رنارد

نگاه کردن بدون قضاوت و ترس

۲ آبان ۱۴۰۲
گری رنارد
آرتن... بدون قضاوت و ترس به نفس نگاه کن.اگر واقعی نیست، پس آن چیزی برای ترسیدن نیست.اما موردی برای بخشایش است.بنابراین، برای اینکه خودت و دیگران را ببخشی، باید مایل باشی به روش‌هایی که از مردم استفاده می‌کنی و آن‌ها را در ذهن خود می‌کشی، نگاهی بیاندازی.این واقعاً تو نیستی، اما بخشی از سیستمی است که به طور ناخودآگاه فکر می‌کنی تو است.
اتفاقاً، زمانی که سخن از وهم زمان به میان می‌آید، باید بدانی که گناه برابر با گذشته، احساس گناه برابر با حال، و ترس برابر است با آینده.البته آن می‌تواند آینده‌ای نزدیک یا آینده‌ای دور باشد.واقعاً مهم نیست.به عنوان مثال، فرض کنیم که مورد دزدی مسلحانه قرار می‌گیری و فکر می‌کنی ممکن است کشته شوی.یا شاید تو نگران بازنشستگی خود در بیست سال آینده هستی.این چیزها در شکل متفاوت هستند، اما در واقع یکسان هستند.دلیل واقعی ترس تو این است که معتقدی گناه کرده‌ای.اگر به سیستم نفس اعتقاد نداشتی، نمی‌توانستی بترسی.ممکن است فکر کنی که نترسیدن برای اثربخشی و بقای تو بد است.با این حال، چه زمانی موثرتر هستی - زمانی که می‌ترسی یا زمانی که نمی‌ترسی؟همچنین باید بدانی که ترس، گناه، برافروختگی، احساس گناه، رشک بردن، خشم، درد، نگرانی، رنجش، انتقام، نفرت، حسادت و همه احساسات منفی دیگر نسخه‌هایی از همین توهم هستند.به همین دلیل است که دوره‌ای در معجزات پیش از آمدن همهٔ وام گیرندگان از آن، به وضوح آموزش داد که:
ترس و عشق تنها احساساتی هستند که تو قابلیت آن‌ها را داری.
(م_۱۲_۱_۹∶۵)
ناپدید شدن جهان
گری رنارد

ذهن علت است.

۲۸ مهر ۱۴۰۲
گری رنارد
گری: ما در حال تماشای فرافکنی خودمان هستیم که در واقع از ذهن ناخودآگاه خودمان می‌آید.مثل زمانی که به سینما می‌روم.می‌خواهم فراموش کنم که فیلم واقعی نیست.من می‌خواهم که آن واقعی باشد و توجه من به سمت پردهٔ نمایش منحرف می‌شود.شاید با غرق شدن در داستان فیلم، شروع به واکنش نشان دادن به پردهٔ نمایش کنم، اما هیچ اتفاقی در آنجا در حال رخ دادن نیست.پردهٔ نمایش فقط یک معلول است و تصاویری که من می‌بینم در واقع از جای دیگری می‌آیند.اگر بخواهم پردهٔ نمایش را اصلاح کنم تا آنچه روی آن است را تغییر دهم، هیچ فایده‌ای ندارد.اما یک پروژکتور وجود دارد.که در آن پشت پنهان استقرار نیست به این موضوع فکر کنم.با این حال این همان علت است.آن‌چیزی که من می‌بینم واقعاً از آنجا می‌آید.ما در حال تماشای فرافکنی خودمان هستیم که در واقع از ذهن ناخودآگاه خودمان می‌آید.
اگر می‌خواهم قدرت واقعی داشته باشم، بهتر است که به جای معلول، به علت بپردازم.اگر بتوانم آنچه در پروژکتور است، یعنی فیلم را تغییر دهم، آنگاه این کار همه چیز را تغییر می‌دهد.اما در زندگی، یا چیزی که در زندگی می‌گذرد، بیشتر مردم تمام زندگی خود را صرف این می‌کنند تا به جای تغییر پروژکتور و آنچه که در آن است، یعنی ذهن و هر سیستم فکری که به آن پایبند است، آنچه را که روی پردهٔ نمایش است اصلاح کنند، که فقط معلول است.
واقعیت فناناپذیر شما
گری رنارد
گری: من در گذشته سعی کردم آدم‌ها را شفا دهم و حالشان خوب نشد.یعنی من گند زدم؟
آرتن: بله. شوخی کردم.حقیقت این است که تو نمی‌توانی با نتایج پیش بروی زیرا نمی‌توانی ذهن را ببینی.تنها چیزی که در پیش داری بدن است، که واقعی نیست.شفای دوره همه در سطح ذهن انجام می‌شود.گاهی اوقات جنبه فیزیکی تغییر خواهد یافت و گاهی اوقات شفا نتیجه دیگری دارد که آن را نمی‌توانی ببینی.اگر کسی دوره را انجام دهد و فقط یک پا داشته باشد، اگر پای از دست رفته را دوباره باز نگرداند، آیا فکر می‌کنی که در کارش شکست خورده است؟به یاد داشته باش، این ذهن است که روی آن کار می‌شود.یک بار دیگر، به دنبال نتایجی که ممکن است در سطح شکل ببینی یا نبینی نباش.
گری: پس هنوز برای من به عنوان یک شفادهنده امیدی هست.
آرتن: تو یک شفادهنده هستی، گری. هرکسی که بخشایش حقیقی را انجام می‌دهد نیز یک شفادهنده است.همانطور که دوره به تو می‌آموزد:
این وظیفه آموزگاران خداوند نیست که نتیجه هدیه‌های خود را ارزیابی کنند.وظیفه آن‌ها صرفا این است که آن‌ها را بدهند.
(ک_۶_۳∶۱-۲)
پس، چه کسی واقعاً شفا می‌یابد؟پاسخ این است که هر دو به عنوان یکی شفا می‌یابند، زیرا تنها یکی وجود دارد.
ناپدید شدن جهان
گری رنارد
دوره‌ای در معجزات

استفاده از مطالب فقط برای مقاصد غیرتجاری و با ذکر منبع بلامانع است.