دورهای در معجزات | ۲۱ مرداد ۱۴۰۱
۲۱ مرداد ۱۴۰۱
دورهای در معجزات
هر نوع بیماری میتواند به عنوان نتیجه برداشتی از خود به عنوان فردی ضعیف، آسیبپذیر، شرور و در معرض خطر، و در نتیجه نیازمند دفاع مداوم تعریف شود.اما اگر چنین چیزی واقعاً خود میبود، دفاع ناممکن میشد.بنابراین، دفاعهایی که جستجو میشوند باید جادویی باشند.آنها باید بر همه محدودیتهای ادراک شده در خود غلبه کنند، و در همان حال یک خودپنداره جدید بسازند که در آن خودپنداره قدیمی نتواند بازگردد.در یک کلام، خطا به عنوان واقعی پذیرفته شده و با آن از طریق اوهام مقابله میشود.با آوردن حقیقت به نزد اوهام، واقعیت اکنون به یک تهدید تبدیل شده و به عنوان شرارت ادراک میشود.عشق ترسناک میشود زیرا واقعیت عشق است.بنابراین حلقه در برابر «هجوم» رستگاری بسته میشود.
دورهای در معجزات | ۱۹ مرداد ۱۴۰۱
۱۹ مرداد ۱۴۰۱
دورهای در معجزات
در بهترین حالت، و شاید این واژه در اینجا پرسشبرانگیز باشد، «شفا دهندگان» دنیا ممکن است ذهن را به عنوان سرچشمه بیماری تشخیص دهند.اما خطای آنها در این باور نهفته است که ذهن میتواند خودش را معالجه کند.این در دنیایی که «درجات خطا» در آن مفهومی معنادار است، تا حدودی ارزش دارد.با این حال علاجهای آنها باید همچنان موقتی باشند، وگرنه بیماری دیگری در عوض ظهور میکند، زیرا تا زمانی که معنای عشق درک نشود بر مرگ غلبه نشده است.و چه کسی میتواند این را بدون کلام خداوند، که توسط او به روحالقدس به عنوان هدیه او به تو داده شده است درک کند؟
دورهای در معجزات | ۱۷ مرداد ۱۴۰۱
۱۷ مرداد ۱۴۰۱
دورهای در معجزات
واژه «علاج» در میان درمانگران «معتبرتر» دنیا بیاعتبار شده است، و این موجه است.زیرا هیچ یک از آنها نمیتواند معالجه کند، و هیچ یک از آنها شفا را درک نمیکند.در بدترین حالت، آنها بدن را در ذهن خودشان واقعی میکنند، و پس از انجام این کار، به دنبال جادویی هستند که به این وسیله بیماریهایی که ذهنشان به آن داده است را شفا دهند.چگونه چنین فرایندی میتواند معالجه کند؟این فرایند از آغاز تا پایان مضحک است.با این حال چون آغاز شده است، باید همانگونه پایان یابد.گویی که خداوند شیطان است و باید در شرارت یافته شود.عشق چگونه میتواند آنجا حضور داشته باشد؟و بیماری چگونه میتواند معالجه کند؟آیا این دو یک پرسش نیستند؟
دورهای در معجزات | ۱۵ مرداد ۱۴۰۱
۱۴ مرداد ۱۴۰۱
دورهای در معجزات
نزول به درون جهنم، گام به گام در مسیری اجتنابناپذیر دنبال میشود، هنگامی که تصمیم به واقعی بودن احساس گناه گرفته شده باشد.بیماری و مرگ و بدبختی اینک زمین را در موجهای بیامان، گاه با هم و گاه در یک زنجیره دلخراش فرا میگیرند.با این حال همه این چیزها، هرچند واقعی به نظر میرسند، چیزی جز اوهام نیستند.چه کسی میتواند به آنها ایمان داشته باشد زمانی که این درک شود؟و چه کسی نمیتواند به آنها ایمان داشته باشد تا این که این را درک کند؟شفا، درمان یا تصحیح است، و ما پیش از این گفتهایم و دوباره خواهیم گفت، همه درمانها رواندرمانی هستند.شفا دادن بیماران چیزی جز به ارمغان آوردن این درک برای آنها نیست.
دورهای در معجزات | ۱۳ مرداد ۱۴۰۱
۱۳ مرداد ۱۴۰۱
دورهای در معجزات
هنگامی که فرزند خداوند گناهکار دیده شود، بیماری اجتنابناپذیر میشود.آن درخواست شده است و دریافت خواهد شد.و همه کسانی که درخواست بیماری میکنند اکنون خود را محکوم کردهاند که به دنبال چارههایی باشند که نمیتوانند کمک کنند، زیرا ایمان آنها به بیماری است و نه به رستگاری.هیچ چیزی نمیتواند وجود داشته باشد که تغییر ذهنیت نتواند بر آن اثر بگذارد، زیرا همه چیزهای بیرونی تنها سایههایی از تصمیمی هستند که پیشاپیش گرفته شده است.تصمیم را تغییر بده، و چگونه ممکن است سایه آن تغییر نکند؟بیماری نمیتواند چیزی جز سایه احساس گناه باشد، مضحک و زشت زیرا آن از دگردیسی تقلید میکند.اگر یک دگردیسی به عنوان واقعی دیده شود، سایه آن جز دگردیس چه چیزی میتواند باشد؟