دورهای در معجزات | ۲۷ تیر ۱۴۰۱
۲۷ تیر ۱۴۰۱
دورهای در معجزات
کمکهای مختلف آموزشی برای افراد مختلف مورد پسند هستند.برخی از شکلهای مذهب هیچ ربطی به خداوند ندارند، و برخی از شکلهای رواندرمانی هیچ ربطی به شفا ندارند.اما اگر شاگرد و آموزگار در یک هدف مشترک بپیوندند، خداوند وارد رابطه آنها خواهد شد زیرا از او دعوت شده است که داخل شود.به همین ترتیب، اتحاد هدف میان بیمار و درمانگر، ابتدا از طریق رؤیت مسیحایی و سپس از طریق یاد خود خداوند، جایگاه خداوند را برای عروج باز میگرداند.فرایند رواندرمانی بازگشت به عقلانیت است.آموزگار و شاگرد، درمانگر و بیمار، باید همه دیوانه باشند در غیر این صورت اینجا نمیبودند.آنها میتوانند با هم راهی برای خروج پیدا کنند، زیرا هیچ کس به تنهایی به عقلانیت دست نخواهد یافت.
دورهای در معجزات | ۲۶ تیر ۱۴۰۱
۲۶ تیر ۱۴۰۱
دورهای در معجزات
با این حال این آگاهی از خداوند نیست که هدفی منطقی برای رواندرمانی تشکیل میدهد.این زمانی رخ خواهد داد که رواندرمانی کامل شده باشد، زیرا در جایی که بخشایش وجود دارد حقیقت باید حضور یابد.واقعاً ناعادلانه میبود اگر اعتقاد به خداوند برای موفقیت رواندرمانی ضروری بود.اعتقاد به خداوند نیز یک مفهوم واقعاً معنادار نیست، زیرا خداوند را تنها میتوان شناخت.اعتقاد به این معنا است که بیاعتقادی ممکن است، اما معرفت خداوند هیچ نقطه مقابل حقیقی ندارد.نشناختن خداوند به منزله نداشتن معرفت است، و این همان چیزی است که همه عدم بخشایش به آن منتهی میشود.و بدون معرفت یک فرد فقط میتواند اعتقاد داشته باشد.
دورهای در معجزات | ۲۵ تیر ۱۴۰۱
۲۵ تیر ۱۴۰۱
دورهای در معجزات
هر کسی که بخشیدن را بیاموزد نمیتواند در به یاد آوردن خداوند شکست بخورد.پس، بخشایش، تنها چیزی است که باید آموزش داده شود، زیرا آن تنها چیزی است که باید آموخته شود.همه موانع به یاد آوردن خداوند شکلهایی از عدم بخشایش هستند، و نه چیز دیگری.این برای بیمار هرگز آشکار نیست، و فقط به ندرت برای درمانگر آشکار است.دنیا تمام نیروهای خود را علیه این یک آگاهی به کار گرفته است، زیرا پایان دنیا و تمام آنچه که بیانگرش است در آن نهفته است.
دورهای در معجزات | ۲۲ تیر ۱۴۰۱
۲۱ تیر ۱۴۰۱
دورهای در معجزات
مذهب رسمی در رواندرمانی جایی ندارد، اما آن نیز هیچ جایگاه واقعی در مذهب ندارد.در این دنیا، تمایلی حیرتانگیز برای پیوند دادن کلمات متناقض در قالب یک اصطلاح وجود دارد بدون این که هرگز تناقض آنها درک شود.تلاش برای رسمیت بخشیدن به مذهب چنان آشکارا تلاش نفس برای آشتی دادن آشتیناپذیر است که اصلا نیازی به توضیح ندارد.مذهب تجربه است؛ رواندرمانی تجربه است.در بالاترین سطوح آنها یکی میشوند.هیچ کدام خودِ حقیقت نیست، اما هر دو میتوانند به حقیقت منتهی شوند.برای یافتن حقیقت، که کاملاً آشکار میماند، چه چیزی مورد نیاز است جز از میان برداشتن موانع ظاهری در راه به سوی آگاهی حقیقی؟
دورهای در معجزات | ۲۰ تیر ۱۴۰۱
۲۰ تیر ۱۴۰۱
دورهای در معجزات
برای این که آموزگار خداوند باشی، نیازی به مذهبی بودن یا حتی اعتقاد به خداوند به میزان معینی نیست.با این وجود، ضروری است، که به جای محکوم کردن بخشایش را آموزش دهی.حتی در این مورد نیز، به ثبات کامل نیازی نیست، زیرا کسی که به آن نقطه رسیده است میتواند رستگاری را به طور کامل، در یک لحظه و بدون کلمهای آموزش دهد.با این حال کسی که همه چیز را آموخته است نیازی به آموزگار ندارد، و شفایافتگان نیازی به درمانگر ندارند.روابط هنوز معبد روحالقدس هستند، و در زمان کامل و به ابدیت بازگردانده خواهند شد.